اصطلاحات انگلیسی در رستوران
اصطلاحات رایج انگلیسی در رستوران
شهریور ۳۱, ۱۴۰۴
مزایا و معایب آزمون تعیین سطح زبان
مزایا و معایب آزمون تعیین سطح زبان
مهر ۲۱, ۱۴۰۴
اصطلاحات انگلیسی در خرید

خرید کردن یکی از رایج‌ترین فعالیت‌های روزمره است و یادگیری اصطلاحات و جملات انگلیسی مرتبط با خرید، مهارت مهمی برای هر زبان‌آموز به حساب می‌آید. چه در فروشگاه‌های محلی، سوپرمارکت‌ها، مراکز خرید بزرگ یا خرید آنلاین باشید، دانستن واژگان پایه، جملات کاربردی و اصطلاحات عامیانه به شما کمک می‌کند تا راحت‌تر با فروشنده‌ها و مشتریان دیگر ارتباط برقرار کنید، درباره قیمت‌ها و تخفیف‌ها بپرسید و خرید بهتری داشته باشید.

در این مقاله از آموزشگاه زبان ELA، شما با مجموعه‌ای کامل از واژگان، جملات کاربردی، مکالمه‌های واقعی و اصطلاحات عامیانه آشنا می‌شوید که باعث می‌شود مهارت مکالمه شما در موقعیت‌های خرید به سطحی حرفه‌ای و طبیعی برسد. این تمرین‌ها، نه تنها برای خرید روزمره بلکه برای آمادگی آیلتس و مکالمات رسمی‌تر نیز بسیار مفید هستند.

اصطلاحات انگلیسی در خرید از فروشگاه

در این بخش با واژگان و عبارات مربوط به خرید در فروشگاه آشنا می‌شوید. این کلمات به شما کمک می‌کنند تا هنگام ورود به مغازه، صحبت با فروشنده یا ایستادن در صف پرداخت بتوانید به‌راحتی موقعیت را توصیف کنید و نیاز خود را بیان نمایید. یادگیری این واژگان پایه‌ای، قدم اول برای تسلط بر مکالمات روزمره در موقعیت خرید است.

واژه ترجمه مثال
store / shop فروشگاه، مغازه I bought these shoes from that shop. (من این کفش‌ها را از آن مغازه خریدم.)
mall مرکز خرید Let’s go to the mall this weekend. (بیا آخر هفته بریم مرکز خرید.)
market بازار I love buying fresh fruits from the market. (دوست دارم میوه تازه از بازار بخرم.)
cashier صندوقدار The cashier gave me the wrong change. (صندوقدار بقیه پول را اشتباه داد.)
salesperson / clerk فروشنده The salesperson helped me find my size. (فروشنده کمکم کرد سایزم را پیدا کنم.)
customer مشتری The store was full of customers. (فروشگاه پر از مشتری بود.)
shop assistant دستیار فروشگاه The shop assistant showed me a new jacket. (دستیار فروشگاه یک ژاکت جدید نشانم داد.)
counter پیشخوان Please pay at the counter. (لطفاً در پیشخوان پرداخت کنید.)
shopping bag ساک خرید I need a shopping bag for these items. (برای این وسایل یک ساک خرید می‌خواهم.)
queue / line صف There’s a long queue at the checkout. (در قسمت پرداخت صف طولانی‌ای وجود دارد.)

 

جملات انگلیسی هنگام خرید در فروشگاه

  1. Excuse me, where is the cashier?
    ببخشید، صندوقدار کجاست؟
  2. Can I get a shopping bag, please?
    می‌تونم یک ساک خرید بگیرم، لطفاً؟
  3. I’m just looking, thanks.
    فقط دارم نگاه می‌کنم، ممنون.
  4. Is there anyone who can help me?
    کسی هست که کمکم کنه؟
  5. There’s a long line, let’s wait a bit.
    صف بلنده، بیاین کمی صبر کنیم.

 

جملات انگلیسی در خرید از سوپرمارکت

اصطلاحات انگلیسی مربوط به قیمت و پرداخت

در این بخش با واژگان و جملات مربوط به قیمت کالا، نحوه پرداخت و دریافت رسید آشنا می‌شوید. این کلمات و عبارات به شما کمک می‌کنند هنگام خرید بتوانید قیمت‌ها را بپرسید، تخفیف بگیرید، و روش پرداخت را انتخاب کنید. تسلط بر این واژگان به شما اعتمادبه‌نفس بیشتری در مکالمات فروشگاهی می‌دهد و جلوی سوءتفاهم‌ها را می‌گیرد.

واژه ترجمه مثال
price قیمت What’s the price of this bag?
(قیمت این کیف چنده؟)
cost هزینه The total cost is $25.
(هزینه کل ۲۵ دلار است.)
discount تخفیف This shirt has a 20% discount.
(این پیراهن ۲۰٪ تخفیف دارد.)
sale / on sale فروش ویژه / تخفیف خورده These shoes are on sale.
(این کفش‌ها تخفیف خورده‌اند.)
receipt رسید خرید Keep your receipt in case of return.
(رسیدتان را برای برگشت کالا نگه دارید.)
cash نقدی I’ll pay in cash.
(نقدی پرداخت می‌کنم.)
card / credit card / debit card کارت / کارت اعتباری / کارت بدهی Can I pay by credit card?
(می‌توانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟)
contactless بدون تماس The payment is contactless.
(پرداخت بدون تماس است.)
change پول خرد / باقی‌مانده پول I need change for a $20 note.
(برای یک اسکناس ۲۰ دلاری پول خرد نیاز دارم.)
bill / check صورتحساب Could we have the bill, please?
(صورت‌حساب را می‌توانیم داشته باشیم؟)

 

جملات انگلیسی مربوط به قیمت و خرید

  1. How much does this cost?
    این چقدر قیمت دارد؟
  2. Is there any discount available?
    تخفیفی موجود است؟
  3. Do you accept credit cards?
    کارت اعتباری قبول می‌کنید؟
  4. Can I pay in cash?
    می‌توانم نقدی پرداخت کنم؟
  5. Could I get a receipt, please?
    می‌توانم یک رسید داشته باشم، لطفاً؟

اصطلاحات انگلیسی در خرید لباس

در این بخش با واژگان و جملات مربوط به خرید لباس، پرو کردن و انتخاب سایز و رنگ آشنا می‌شوید. این کلمات و عبارات به شما کمک می‌کنند هنگام خرید لباس سایز مناسب خود را پیدا کنید، لباس را پرو کنید، و درباره برند یا مدل سوال بپرسید. یادگیری این واژگان باعث می‌شود خرید شما راحت‌تر باشد و مکالمه‌ها طبیعی‌تر بنظر برسند.

واژه ترجمه مثال
fitting room / changing room اتاق پرو I’ll try this jacket in the fitting room.
(می‌خواهم این ژاکت را در اتاق پرو امتحان کنم.)
size سایز What size do you wear?
(سایز شما چیست؟)
try on پرو کردن Can I try on these shoes?
(می‌توانم این کفش‌ها را پرو کنم؟)
brand مارک / برند I prefer clothes from this brand.
(من لباس‌های این برند را ترجیح می‌دهم.)
label برچسب Check the label for washing instructions.
(برای دستور شستشو برچسب را بررسی کنید.)
fit اندازه / سایز مناسب This dress fits me perfectly.
(این پیراهن کاملاً اندازه‌ام است.)
style مدل / سبک I like this style of jacket.
(من این مدل ژاکت را دوست دارم.)
color رنگ Do you have this in red?
(این را به رنگ قرمز دارید؟)
fabric پارچه The fabric of this shirt is very soft.
(پارچه این پیراهن خیلی نرم است.)
return / exchange بازگشت / تعویض You can return or exchange the item within 30 days.
(می‌توانید کالا را ظرف ۳۰ روز بازگردانید یا تعویض کنید.)
همچنین بخوانید :   اصطلاحات انگلیسی در سالن زیبایی

 

جملات انگلیسی هنگام خرید لباس

  1. Can I try this on, please?
    می‌توانم این را پرو کنم، لطفاً؟
  2. Do you have this in a different size?
    این را سایز دیگری دارید؟
  3. I’m looking for something in my size.
    دنبال چیزی به سایز خودم هستم.
  4. Does this fit me well?
    این اندازه‌ام هست؟
  5. I prefer a different color.
    رنگ متفاوتی را ترجیح می‌دهم.

 

اصطلاحات انگلیسی در خرید لباس

اصطلاحات انگلیسی در خرید از سوپرمارکت

در این بخش با واژگان و جملات مربوط به خرید مواد غذایی، پیدا کردن کالا در سوپرمارکت و چک کردن تاریخ مصرف و تازه بودن محصولات آشنا می‌شوید. این کلمات و عبارات به شما کمک می‌کنند هنگام خرید مواد غذایی از فروشنده سوال کنید، محصولات تازه را پیدا کنید و اجناس موردنظر خود را بخرید.

واژه (English) ترجمه فارسی مثال و ترجمه
aisle راهرو The bread is in aisle 3.
(نان در راهرو ۳ است.)
shelf قفسه The milk is on the top shelf.
(شیر روی قفسه بالایی است.)
fresh تازه I always buy fresh vegetables.
(من همیشه سبزیجات تازه می‌خرم.)
frozen منجمد The frozen peas are in the freezer section.
(نخود فرنگی منجمد در بخش فریزر است.)
expiry / best before تاریخ انقضا / مصرف Check the expiry date before buying.
(قبل از خرید تاریخ مصرف را بررسی کنید.)
packaged بسته‌بندی‌شده These cookies come packaged individually.
(این کوکی‌ها به صورت بسته‌بندی شده عرضه می‌شوند.)
organic ارگانیک I prefer organic fruits.
(میوه‌های ارگانیک را ترجیح می‌دهم.)
checkout / counter پیشخوان پرداخت Pay at the checkout when you’re done.
(وقتی تمام شد، در پیشخوان پرداخت کنید.)
basket / cart سبد خرید / چرخ خرید Grab a basket if you only need a few items.
(اگر فقط چند قلم می‌خوای، یک سبد بردار.)
offer / deal پیشنهاد ویژه / تخفیف This week there’s a special offer on apples.
(این هفته پیشنهاد ویژه‌ای روی سیب‌هاست.)

 

جملات کاربردی هنگام خرید از سوپرمارکت

  1. Where can I find the bread?
    کجا می‌توانم نان پیدا کنم؟
  2. Is this fruit fresh?
    این میوه تازه است؟
  3. Do you have organic vegetables?
    سبزیجات ارگانیک دارید؟
  4. How much is this per kilo?
    قیمت این به ازای هر کیلو چقدر است؟
  5. Can I use a basket instead of a cart?
    می‌توانم به جای چرخ خرید، سبد استفاده کنم؟

اصطلاحات انگلیسی در خرید اینترنتی

در این بخش با واژگان و جملات مربوط به خرید آنلاین، اضافه کردن کالا به سبد، پرداخت آنلاین و پیگیری سفارش آشنا می‌شوید. این کلمات و عبارات به شما کمک می‌کنند هنگام خرید آنلاین سفارش خود را راحت ثبت کنید، موجودی کالا را بررسی کنید و فرآیند ارسال و دریافت را دنبال نمایید.

واژه ترجمه مثال
add to cart اضافه کردن به سبد خرید I added the shoes to my cart.
(این کفش‌ها را به سبد خریدم اضافه کردم.)
checkout / proceed to checkout رفتن به صفحه پرداخت Let’s proceed to checkout.
(بیایید به صفحه پرداخت برویم.)
shipping / delivery حمل‌ونقل / تحویل The delivery will arrive in 3 days.
(تحویل ظرف ۳ روز خواهد رسید.)
tracking رهگیری سفارش You can track your order online.
(می‌توانید سفارش خود را آنلاین رهگیری کنید.)
out of stock ناموجود This item is out of stock.
(این کالا موجود نیست.)
in stock موجود The product is in stock.
(محصول موجود است.)
payment method روش پرداخت Select your preferred payment method.
(روش پرداخت موردنظر خود را انتخاب کنید.)
discount code / promo code کد تخفیف Enter the promo code at checkout.
(کد تخفیف را در صفحه پرداخت وارد کنید.)
return policy سیاست بازگشت کالا Check the return policy before buying.
(قبل از خرید، سیاست بازگشت کالا را بررسی کنید.)
wishlist / favorites لیست علاقه‌مندی‌ها Add this product to your wishlist.
(این محصول را به لیست علاقه‌مندی‌ها اضافه کنید.)

 

جملات کاربردی در خرید اینترنتی

  1. Can I pay with my credit card?
    می‌توانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
  2. How long does delivery take?
    تحویل چقدر طول می‌کشد؟
  3. Is this item in stock?
    این کالا موجود است؟
  4. I want to use a discount code.
    می‌خواهم از کد تخفیف استفاده کنم.
  5. Can I return this if it isn’t my size?
    اگر سایزم نباشه، می‌توانم آن را بازگردانم؟

 

کلمات رایج انگلیسی در خرید آنلاین

اصطلاحات انگلیسی درباره خدمات پس از فروش

در این بخش با واژگان و جملات مربوط به بازگشت کالا، تعویض، گارانتی و خدمات مشتریان آشنا می‌شوید. این کلمات و عبارات به شما کمک می‌کنند هنگام مواجهه با کالای خراب، عدم رضایت از محصول یا سوال درباره گارانتی بتوانید به راحتی صحبت کنید و درخواست خود را بیان کنید.

 

واژه ترجمه مثال
return / refund بازگرداندن / بازپرداخت You can return the product within 30 days for a refund.
(می‌توانید کالا را ظرف ۳۰ روز بازگردانید و پول خود را پس بگیرید.)
exchange تعویض I want to exchange this shirt for a larger size.
(می‌خواهم این پیراهن را با سایز بزرگتر تعویض کنم.)
warranty / guarantee گارانتی / تضمین This product comes with a one-year warranty.
(این محصول دارای یک سال گارانتی است.)
return policy سیاست بازگشت کالا Check the return policy before buying.
(قبل از خرید، سیاست بازگشت کالا را بررسی کنید.)
customer service خدمات مشتریان Contact customer service if you have any issues.
(اگر مشکلی دارید، با خدمات مشتریان تماس بگیرید.)
complaint شکایت I want to make a complaint about my order.
(می‌خواهم شکایتی درباره سفارش خود ثبت کنم.)
replacement جایگزینی / تعویض کالا They offered a replacement for the damaged item.
(آن‌ها برای کالای خراب، جایگزینی پیشنهاد دادند.)
defective / damaged معیوب / خراب The product arrived defective.
(محصول معیوب به دستم رسید.)
assistance کمک / راهنمایی The customer service team provides assistance online.
(تیم خدمات مشتریان به صورت آنلاین کمک ارائه می‌دهد.)
feedback بازخورد Please leave your feedback about our service.
(لطفاً بازخورد خود را درباره خدمات ما ثبت کنید.)
همچنین بخوانید :   اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی در فرودگاه

 

جملات کاربردی درمورد خدمات پس از فروش

  1. I would like to return this item.
    می‌خواهم این کالا را بازگردانم.
  2. Can I exchange it for a different size?
    می‌توانم آن را با سایز دیگری تعویض کنم؟
  3. Is there a warranty on this product?
    برای این محصول گارانتی وجود دارد؟
  4. I have a complaint about my order.
    یک شکایت درباره سفارش خود دارم.
  5. How can I contact customer service?
    چطور می‌توانم با خدمات مشتریان تماس بگیرم؟

آموزش مکالمه انگلیسی در خرید

در این بخش با نمونه مکالمه‌های واقعی در موقعیت‌های مختلف خرید آشنا می‌شوید. هدف این است که شما بتوانید اصطلاحات و جملات پرکاربرد را در مکالمه واقعی به کار ببرید، مثل خرید لباس، مواد غذایی، خرید آنلاین یا بازار محلی. با مطالعه این مکالمه‌ها و ترجمه آن‌ها، یاد می‌گیرید چگونه سوال بپرسید، اطلاعات دریافت کنید، قیمت را بپرسید، پرداخت کنید و از فروشنده کمک بخواهید. این تمرین به شما اعتمادبه‌نفس می‌دهد تا در موقعیت‌های واقعی خرید راحت‌تر انگلیسی صحبت کنید.

1.    خرید در فروشگاه لباس

Customer: Excuse me, can I try this jacket on?
مشتری: ببخشید، می‌توانم این ژاکت را پرو کنم؟

Salesperson: Sure, the fitting room is over there.
فروشنده: بله، اتاق پرو آنجاست.

Customer: Do you have this in a larger size?
مشتری: این را سایز بزرگتر دارید؟

Salesperson: Yes, here you go.
فروشنده: بله، بفرمایید.

Customer: Great, I’ll take it. Can I pay by card?
مشتری: عالی، آن را می‌خرم. می‌توانم با کارت پرداخت کنم؟

Salesperson: Of course. Here’s your receipt.
فروشنده: حتماً. این هم رسید شما.

2.    خرید مواد غذایی در سوپرمارکت

Customer: Where can I find the fresh vegetables?
مشتری: سبزیجات تازه کجا هستند؟

Salesperson: They’re in aisle 5.
فروشنده: آن‌ها در راهرو ۵ هستند.

Customer: How much is the broccoli per kilo?
مشتری: قیمت کلم بروکلی به ازای هر کیلو چنده؟

Salesperson: It’s $3 per kilo.
فروشنده: ۳ دلار به ازای هر کیلو است.

Customer: I’ll take two kilos. Can I pay in cash?
مشتری: دو کیلو می‌گیرم. می‌توانم نقدی پرداخت کنم؟

Salesperson: Yes, no problem.
فروشنده: بله، مشکلی نیست.

3.    خرید آنلاین

Customer: I’d like to order this laptop. Is it in stock?
مشتری: می‌خواهم این لپ‌تاپ را سفارش بدهم. موجود است؟

Customer Service: Yes, it’s in stock. Would you like to add it to your cart?
خدمات مشتریان: بله، موجود است. می‌خواهید به سبد خرید اضافه کنید؟

Customer: Yes, and I want to use a discount code.
مشتری: بله، و می‌خواهم از کد تخفیف استفاده کنم.

Customer Service: Sure, the code has been applied. Proceed to checkout?
خدمات مشتریان: حتماً، کد اعمال شد. می‌خواهید به صفحه پرداخت برویم؟

Customer: Yes, and I’ll pay by credit card.
مشتری: بله، و با کارت اعتباری پرداخت می‌کنم.

4.    خرید در بازار محلی

Customer: How much for these apples?
مشتری: قیمت این سیب‌ها چنده؟

Vendor: $2 per kilo.
فروشنده: ۲ دلار به ازای هر کیلو.

Customer: I’ll take one kilo. Are they fresh?
مشتری: یک کیلو می‌گیرم. تازه هستند؟

Vendor: Yes, picked this morning.
فروشنده: بله، همین صبح برداشت شدند.

Customer: Great, here’s the money.
مشتری: عالی، این هم پول.

Vendor: Thank you! Enjoy.
فروشنده: ممنون! نوش جان.

اصطلاحات عامیانه انگلیسی برای خرید

اصطلاحات عامیانه در خرید روزمره

در این بخش با عبارات و اصطلاحات عامیانه‌ای که در مکالمات روزمره هنگام خرید استفاده می‌شوند آشنا می‌شوید. این اصطلاحات به شما کمک می‌کنند تا صحبت‌های دوستانه و طبیعی با فروشنده یا دیگر مشتریان را بهتر متوجه شوید چراکه بسیاری از فروشندگان یا مشتریان هنگام خرید از عبارات غیررسمی و کوتاه استفاده می‌کنند که اگر با آنها آشنا نباشید، ممکن است معنی جمله را نفهمید. بعلاوه، استفاده از این اصطلاحات باعث می‌شود مکالمه شما صرفاً ترجمه‌ای خشک و رسمی نباشد و به دوستانه تر به نظر برسد.

اصطلاح ترجمه مثال
grab a bargain خریدن چیزی با قیمت مناسب I grabbed a bargain at the sale.
(یک خرید با قیمت مناسب در حراج پیدا کردم.)
shop till you drop خرید کردن تا خستگی We went shopping all day and shopped till we dropped.
(تمام روز خرید کردیم و تا خستگی خرید کردیم.)
window shopping نگاه کردن بدون خرید I was just window shopping in the mall.
(فقط در مرکز خرید نگاه می‌کردم، چیزی نمی‌خریدم.)
pick up خریدن / برداشتن سریع I picked up some snacks on my way home.
(در مسیر خانه چند اسنک خریدم.)
out of pocket هزینه کردن پول شخصی I had to go out of pocket for the new shoes.
(برای کفش‌های جدید مجبور شدم شخصاً هزینه کنم.)
splurge ولخرجی کردن / خرید گران I splurged on a fancy jacket.
(روی یک ژاکت گران‌قیمت ولخرجی کردم.)
on the house رایگان / هدیه از فروشگاه The coffee was on the house.
(قهوه هدیه فروشگاه بود.)
shop around مقایسه قیمت‌ها قبل خرید I like to shop around before buying electronics.
(قبل از خرید لوازم الکترونیکی قیمت‌ها را مقایسه می‌کنم.)
back to the drawing board شروع دوباره بعد از مشکل The jacket didn’t fit, so it’s back to the drawing board.
(ژاکت اندازه نبود، پس دوباره باید دنبالش بگردم.)
tight budget بودجه محدود I’m on a tight budget this month.
(این ماه بودجه محدودی دارم.)

 

نکات تقویت مکالمه زبان انگلیسی

با یادگیری واژگان این مقاله و تمرین جملات کاربردی، می‌توانید با اعتمادبه‌نفس در فروشگاه‌ها، بازارها و خرید آنلاین انگلیسی صحبت کنید. همچنین آشنایی با اصطلاحات عامیانه باعث می‌شود مکالمات شما طبیعی‌تر و نزدیک به زبان محاوره‌ای واقعی شود.
اگر می‌خواهید مهارت مکالمه انگلیسی و آمادگی آیلتس خود را تقویت کنید، دوره‌ آیلتس آموزشگاه ELA بهترین فرصت برای شماست.

در این دوره‌ همه مهارت‌های Speaking، Listening، Reading و Writing تمرین می شوند و اساتید حرفه‌ای و با تجربه  شما را برای رسیدن به نمره آیلتس دلخواهتان همراهی می‌کنند. همین حالا ثبت‌نام کنید تا با آمادگی کامل و اعتماد بنفس در آزمون آیلتس شرکت کنید!